سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند به موسی علیه السلام وحی کرد که دو کفش و عصای آهنین برگیر و آنگاه درزمین سیاحت کن و آثار و عبرتها را بجوی؛ تا آنکه کفشها پاره و عصا شکسته شود . [ابن دینار]

 

مادر قدیم و جدید

این شعر را برای مادرهای قدیم سروده بودند.

شبها بر گاهواره من
بیدار نشست و خفتن آموخت

دستم بگرفت و پا به پا برد
تا شیوه راه رفتن آموخت 

یک حرف و دو حرف بر زبانم
الفاظ نهاد و گفتن آموخت 

لبخند نهاد بر لب من
بر غنچه گل شکفتن آموخت

پس هستی من ز هستی اوست
تا هستم و هست دارمش دوست 


اما شعری که برای مادران جدید می‌توان سرود این گونه است:

گویند مرا چو زاد مادر
روی کاناپه لمیدن آموخت 

شبها بر تلویزیون تا صبح
بنشست و سریال دیدن آموخت

بر چهره سبوس و ماست مالید
تا شیوه خوشگلیدن آموخت 

هر ماه برفت نزد جراح
آیین چروک چیدن آموخت 

دستم بگرفت و برد بازار 
همواره طلا خریدن آموخت 

با قوم خودش همیشه پیوند
از قوم شوهر بریدن آموخت

آسوده نشست و با پیامک
جکهای خفن چتیدن آموخت

چون سوخت غذای ما شب و روز
از پیک مدد رسیدن آموخت

پای تلفن دو ساعت و نیم
گل گفتن و گل شنیدن آموخت

بابام چو آمد از سر کار
بیماری و قد خمیدن آموخت 


  
  

می ترسم مذاکرات آخر ژنو
درست مثل بازی آرژانتین باشد
با آن همه دوام که آوردیم
درست در دقیقه ی آخر
ناگاه کسی مثل مسی
بیاید و کار را تمام کند
می ترسم بعد بازی
عراقچی دوباره تبلت اش را بیرون بیاورد
تا به یادگار فیلم بگیرد
و کاپیتان ظریف
کراوات جان کری را به یادگار بگیرد
و ما بی خود به خیابان بریزیم
و جشن باخت بگیریم.

 

(علی رضا قزوه)

 


  
  

فاطمه (س) یک زن بود، آنچنان که اسلام می خواهد...

مظهر یک دختر در برابر پدرش،

مظهر یک همسر برابر شویش،

مظهر یک مادر برابر فرزندانش

و مظهر یک "زن مبارز و مسئول" در برابر زمان و سرنوشت جامعه اش.

دکتر شریعتی



  
  

 

اگر مردم ما از پیشوایان مذهبشان فقط چند اسم میدانند و از هرکدام چندین معجزه و کرامت و مدح و منقبت، و از تمام زندگیشان روز ولادتشان را و شب وفاتشان راو دگر هیچ، مقصر «عالِم» است.

دکتر شریعتی



******


متن کامل تر این سخنان:


علت اصلی عقیم ماندن ایمان ما به اسلام محمد و راه علی و کار حسین، این است که اینها را نمی شناسیم، به اینها عشق داریم اما شعور نداریم، محبت هست و معرفت نیست. راز این معما که این دین حیات بخش به ما حیات نمی بخشد این است که مردم ما به آن ایمان دارند اما آگاهی ندارند، که باید این آگاهی را میداد؟ عالم.
او بود که بادد علی را می شناساند و مکتب علی را می آموخت. 
در اسلام، عالم یک داننده بی تعهد و دارنده مشتی یا خرواری خرمنی «دانستنی» نیست. علم در مغز او انبوهی از معلومات و اطلاعات فنی و تخصصی نیست، در دل او پرتوی از نور است....
اگر مردم ما از پیشوایان مذهبشان فقط چند اسم میدانند و از هرکدام چندین معجزه و کرامت و مدح و منقبت، و از تمام زندگیشان روز ولادتشان را و شب وفاتشان راو دگر هیچ، مقصر «عالِم» است.

دکتر شریعتی


  
  

جایگاه آدمی

 

 

تن آدمی شریف است به جان آدمیت

نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

 

اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی

چه میان نقش دیوارو میان آدمیت

 

خور و خواب و خشم و شهوت شغبست و جهل و ظلمت

حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت

 

به حقیقت آدمی باش و گرنه مرغ باشد

که همین سخن بگوید به زبان آدمیت

 

مگر آدمی نبودی که اسیر دیو ماندی

که فرشته ره ندارد به مقام آدمیت

 

اگر این درنده خویی ز طبیعتت بمیرد

همه عمر زنده باشی به روان آدمیت

 

رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند

بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت

 

طیران مرغ دیدی تو زپای بند شهوت

به در آی تا ببینی طیران آدمیت

 

نه بیان فضل کردم که نصیحت تو گفتم

هم ازآدمی شنیدیم بیان آدمیت

 

 

((سعدی))



94/2/8::: 1:39 ع
نظر()
  
  

وقتی به دنبال آرزو هایت میروی ،حتما به کوله پشتی ات نگاهی بیانداز ،،،،،مبادا سوراخ،،،،،باشد.و چیزهایی که امروز داری آرزوی فردایت شوند.


  
  

 

 

 

مکن که آه فقیران شبی برون تازد      فغان و ناله بعرش مـــــلائــک اندازد 

ز تیر آه یتیمان مگر نمی ترســــی      ز ســـوز سینه پیری که ناوک اندازد

حذر همی کن ازآن ناله سحرگاهی      که گر به کوه زند روزنی در او سازد

بوقت نیم شـــــبی گر بگوید او الله     هزار همچو تـو از خانمــــان برانـدازد

هزار جوشن پولاد اگـر بپوشــی تو     ز آه گرم فقــــــــیری چو موم بــگدازد

متاز بر سر مظلوم ساکن ای ظالم      که دست فتنـــــــــه ایام بر سـرت تازد

درون سینه مجروح بینوا مخراش      بدانکه روز جزا هست و بـا تو پردازد

اگر بحل نکند سائل ستمـــــــــدیـده     جـــــــزا دهــنده تو را در جهنـم اندازد

ز بار جور لئیــــــمان منال عبدالله      کــــه گر خســی بزند کردگار بنـــوازد

                                                    از خواجه عبدالله انصاری (رح)


  
  

الهی!! 

 

بیاموز تا سر دین بدانیم. 

تلقین کن تا آداب شرع بدانیم 

توفیق ده تا خنگ طمع نرانیم 

تو  نو از که دیگران ندانند ،تو سر ساز که دیگران نتوانند 

همه را از خود پرستی رهایی ده 

همه را به خود آشنایی ده 

همه را از مکر شیطان نگاهدار. 

همه را از کید نفس آگاه دار. 

 

    خواجه عبدالله انصاری  


  

امروز که داشتم از خونه میامدم بیرون دیدم مثل هر روز کفشا ورزشیم سر جاش نیست اول گفتم حتما بچه ها انداختن اونور ولی بعد از یه ربع گشتن و پیدا نکردن دیگه نا امید شده بودم که یادم افتاد یه جفت قدیمی کفش ورزشی دارم رفتم و روی تاق انباریمون پیداش کردم ولی دل غافل جلو کفشم پاره بود .چیکار کنم چکار نکنم رفتم و چسب رو از داخل خونه اوردم و دو تا چسب زدم روش که هیچکی حالیش نشه و راهی مدرسه شدم ولی امروز انگار روز من نبود آقای مدیر در مدرسه رو بسته بد. ولی با تعهد و قول تونستم برم سر کلاس بشینم و زنگ دوم فوتبال بازی کردیم که چه فوتبالی انگار از حالت اصلیش خارج شده بود و تبدیل به شوتپا شده بود آره شوتپا چون فقط بچه ها پا همدیگه رو میزدن خدا نسیبتون نکنه!!! 


  



روزی حضرت سلیمان در میان کتابهای خود به موجودی عجیب برخورد کرد که در حال خوردن کتاب بود!!

حضرت سلیمان روبه خدا کرد و گفت:

ای پروردگار من چیست دلیل آفرینش این موجود؟؟؟؟

ندا آمد ای سلیمان به بزرگی من قسم که همین الان این موجود(مورچه)این سوال را از من درباره شما پرسید!!!!!


  
<      1   2   3      >